رحلت مرثیه خوانِ عاشورایی یزد خبری نبود که به سرعت در یزد منتشر نشود، پارچه نوشته ای کبود با این عبارت که:«فهادان عزادار شد.»کفایت می کرد تا همگان بدانند، نوحه سرای خوش لحن هیئت عزاداران حسینی فهادان تن به خاک سپرده،

 

نه سلطان، نه اسطوره!

حسین سعادتمند؛ خود را مفتخر به غلام خاندان اهل بیت.ع بودن می دانست.

رضا بردستانی

 

رحلت مرثیه خوانِ عاشورایی یزد خبری نبود که به سرعت در یزد منتشر نشود، پارچه نوشته ای کبود با این عبارت که:«فهادان عزادار شد.»کفایت می کرد تا همگان بدانند، نوحه سرای خوش لحن هیئت عزاداران حسینی فهادان تن به خاک سپرده، فارغ البال به افلاک قدم نهاده است تا از این بعد میهمان سفره ی کسانی باشد که یک عمر از غم و حزن و اندوهشان زمزمه ها سرود و ناله ها سرداد. او رفت تا این بار و شاید در محضر سرور شهیدان، اباعبدالله الحسین.ع نوحه سرایی کند. او دل از این خاکدان سیاه برگرفت تا شاید دیده به دیدار علمدار حسین.ع یا جوان برومند سرورش علی اکبر.ع بگشاید.

نزدیک به چهاردهه نوحه خوانی، رعایت مردمی بودن، اهل دل ماندن و بی غل و غش بودن تا آن جا او را به پرواز درآورد که نوحه های زمزمه شده توسط«او»، برای مردمان دیندارِ دارالعباده شد نوستالوژی محرم و عاشورا، شد یادآورِ عزاداری های باشکوه محرم و صفر، شد مترادف با کربلا و نینوا و این یعنی بر دل نشستنِ از دل برآمده ها... شد«ربّنا»ی شجریان که برای مردم به غروب های رمضان گره خورد. یعنی اگر ساده تر بنگریم در هر روز و ماه و هفته ای از سال؛ شنیدنِ«ربّنا»ی شجریان یعنی طلوع خورشید رمضان و گوش جان سپردن به«نوحه»های سعادتمند یعنی محرمی دیگر و حزن و اندوهِ مظلومیتِ کاروانیانِ عازم کربلا و این دو اتفاق یعنی صداقت در رفتار و اثباتِ درستیِ گفتار...

طلوع سپیده دمِ عید فطرِ1393 پیکِ حُزن و اندوه، خبر آورد که نوحه سرای محرم های سی-چهل سال گذشته ی یزد به دیار باقی شتافت! این خبر مردمانِ قدرشناس یزد را به سوگی دوباره پس از رحلت جانگدازِ روحانی عظیم الشأن«حاج سیدجواد حیدری(ره)»نشانید. رسم و منوال شده است؛ پارچه نوشته، بنر نصب کردن و اعلام همدردی و تسلیت که نیکو کاری است از برای قدر شناسی و همدردی با خاندانِ محترم«سعادتمند».

آن چه در این یادداشت بر آن نظر داریم تأکیدی است به رعایت حرمت کسی که بیشترِ عمر با برکتش را صرف بزرگداشتِ خاندان اهلِ بیت ع. کرد استفاده از القاب و عناوینی چون«سلطان» ،«اسطوره» و غیره برای کسی که خود را مفتخر به«غلامِ خاندانِ اهل بیت.ع»بودن می داند چندان پسندیده نیست. در برخی بنر ها  و پلاکاردها دیده می شود که اگرچه مهربانانه اما با کج سلیقگی عناوینی از دست نشسته است که احتمالاً نیازی نیست. نوحه سرایی که قدم از مسیرِ آقا و مولایش حسین فاطمه ع. بیرون نگذاشته است همان بس که جزئی از همان قبیله محسوب شود، بهتر همان است که اهالی این قبیله ی دوست داشتنی برای همیشه جزئی از همان گروه بمانند. برای آن نغمه سرایی که با افتخار مصائبِ مسافران کربلا را با لحنی خوش زمزمه می کرد، برای آن نوحه خوانی که مظلومیت حسین.ع و یارانش را فریاد می زد، برای کسی که سی-چهل محرم و صفر ذکر مصائب کرد همان به که او را ارادتمند سرور و سالار شهیدان، حسین بن علی.ع و یاران باوفایش معرفی کنیم که نیک می دانیم اسطوره ریشه در غیر واقعیت ها دارد و سلطان بودن افتخاری کمتر از ارادتمند خاندان اهل بیت.ع بودن است. و نکته ی پایانی؛ ضمن تقدیم صمیمانه ترین تسلیت ها و ابراز همدردی ها خدمت فرزندان و اهل بیت آن تازه درگذشته، معتقدیم نه تنها«فهادان» که همه ی دارالعباده و شیفتگانِ خاندان عصمت و طهارت.ع از این رحلت و فقدان در عزا و ماتم نشسته اند.روحش شاد و نامش جاودانه بادا.

  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا